دانلود دکلمه پیاده ای سراپا برهنه از خسرو شکیبایی
متن آهنگ
دانلود دکلمه پیاده ای سراپا برهنه از خسرو شکیبایی
متن آهنگ
پیاده ای سر و پا برهنه با کاروان حجاز از کوفه بدر آمد
و همراه ما شد و معلومی نداشت و خرامان همیرفت و میگفت
نه به استر بر سوارم نه چه اشتر زیر بارم
نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم
غم موجود و پریشانی معدوم ندارم
نفسی میزنم آسوده و عمری میگذارم
اشتر سواری گفتش ای درویش کجا میروی برگرد که به سختی بمیری نشنید و قدم در بیابان نهاد و برفت چون به نخله محمود در رسیدیم توانگر را اجل فرا رسید درویش به بالینش فراز آمد و گفت ما به سختی بنمردیم و تو بر بختی بمردی
شخصی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز آمد بمرد و بیمار بزیست
ای بسا اسب تیز رو که بماند
که خر لنگ جان بمنزل برد
بس که در خاک تندرستان را
دفن کردیم و زخم خورده نمرد
دانلود آهنگ دانلود دکلمه پیاده ای سراپا برهنه از خسرو شکیبایی با لینک مستقیم
اشتراک در شبکه های اجتماعی
۱۳ شهریور ۱۳۹۶
آهنگ
مطالب مرتبط
نظر خود را بنویسید